گفتم: چرا نزدی؟

ساخت وبلاگ
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این ف گفتم: چرا نزدی؟...
ما را در سایت گفتم: چرا نزدی؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : byabanyadam6 بازدید : 167 تاريخ : دوشنبه 30 اسفند 1395 ساعت: 23:26

خدایا، تو میدانی که چه می کشیم ، پنداری که چون شمع ذوب می شویم ، آب می شویم ما ازمردن نمی هراسیم ، اما میترسیم بعد ازما ایمان را سر ببرند و اگر نسوزیم هم که روشنائی می رود و جای خود را دوباره به شب می سپارد ، پس چه باید کرد؟ از یک سو باید بمانیم تا شهید آینده شویم  و از دیگر سو باید شهید شویم  تا آ گفتم: چرا نزدی؟...
ما را در سایت گفتم: چرا نزدی؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : byabanyadam6 بازدید : 153 تاريخ : شنبه 28 اسفند 1395 ساعت: 0:47

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
گفتم: چرا نزدی؟...
ما را در سایت گفتم: چرا نزدی؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : byabanyadam6 بازدید : 177 تاريخ : يکشنبه 22 اسفند 1395 ساعت: 14:48

      متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این گفتم: چرا نزدی؟...
ما را در سایت گفتم: چرا نزدی؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : byabanyadam6 بازدید : 159 تاريخ : شنبه 21 اسفند 1395 ساعت: 0:43

گفتم: چرا نزدی؟...
ما را در سایت گفتم: چرا نزدی؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : byabanyadam6 بازدید : 137 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 6:53

نفس های انسان گام هایست که به سوی مرگ بر می دارد حضرت علی علیه السلام متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد. نفس های انسان گام هایی است که به سوی مرگ برمی دارد. حضرت علی (ع) سخنانی از این دست که مالامال از مرگ آگاهی باشد بسیار دارند. مرگ آگاهی کیفیت حضور مردان خدا را در دنیا بیان می دارد. تا آنجا که هر که مقرب تر است مرگ آگاه تر است. و بر این قیاس باید چنین گفت که حضور علی علیه السلام در عالم ،عین مر گ آگاهی است. مرگ آگاهی یعنی که انسان همواره نسبت به این معنا که مرگی محتوم را پیش رو دارد آگاه باشد و با این آگاهی زیست کند و هرگز از آن غفلت نیابد. مردمان این روزگار گفتم: چرا نزدی؟...
ما را در سایت گفتم: چرا نزدی؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : byabanyadam6 بازدید : 164 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 6:53

به همه شما وصیت می کنم همه شمائیکه این صفحه را می خوانید قرآن را بیشتر  بخوانید بیشتر بشناسید بیشتر عشق بورزید بیشتر معرفت به قرآن داشته باشید  بیشتر دردهایتان را با قرآن درمان کنید سعی کنید قرآن انیس و مونستان باشد نه  زینت دکورها و طاقچه های منزلتان بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید شهید سید مجتبی علمدار گفتم: چرا نزدی؟...
ما را در سایت گفتم: چرا نزدی؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : byabanyadam6 بازدید : 174 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 6:53

  متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد. گفتم: چرا نزدی؟...
ما را در سایت گفتم: چرا نزدی؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : byabanyadam6 بازدید : 159 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 6:53

جناب شیخ رجبعلی خیاط ذکر « یا خَیرَحَبیبٍ و مَحبوبٍ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ و آلِه»  را بعد از دیدن نامحرم موثر و کارسازمی دانستند  و بارها این ذکر را به اطرافیان توصیه می کردند تا از وسوسه شیطان در امان باشند، می گفتند: «چشمت به نامحرم می افتد، اگر خوشت نیاید که مریضی! پس اگر خوشت آمد فورا چشمت را ببند  و سرت را پایین بینداز  و بگو: یا خیر حبیب... ؛ یعنی خدایا من تو را می خواهم،  اینها چیه، این ها دوست داشتنی نیستند ، هر چه نپاید، دلبستگی نشاید...» گفتم: چرا نزدی؟...
ما را در سایت گفتم: چرا نزدی؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : byabanyadam6 بازدید : 154 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 6:53

جوانی از انصار،در مدینه با زنی برخورد کرد،در آن زمان مقنعه ی زن ها تا پشت گوششان را می پوشاند (گوش ها،گردن وصورت حجاب نداشت) جوان به آن زن خیره شد و چشم از او برنداشت تا عبور کرد.همین طور که با نگاه به پشت سرش آن زن را تعقیب می کرد،وارد کوچه ی تنگی شد.در این هنگام صورتش به استخوانی که از دیوار بیرون زده بود برخورد وشکاف برداشت.وقتی زن از او دور شد،نگاه کرد، دید خون به سینه و لباسش می ریزد،گفت:به خدا قسم نزد رسول خدا(ص) می روم و جریان را به عرض ایشان می رسانم. آن جوان نزد پیامبر آمد.چون رسول خدا (صلی الله علیه و آله) او را دید،فرمود:این چه وضعی است؟جوان موضوع را به اطلاع پیامبر رسانید.در این هنگام جبرئیل این آیه را فرود آورد: «قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ...» «به مؤمنان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند و عفاف خود را حفظ کنند این برای آنان پاکیزه‌تر است. خداوند از آنچه انجام می‌دهن گفتم: چرا نزدی؟...
ما را در سایت گفتم: چرا نزدی؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : byabanyadam6 بازدید : 160 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 6:53

متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد. گفتم: چرا نزدی؟...
ما را در سایت گفتم: چرا نزدی؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : byabanyadam6 بازدید : 181 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 6:53

نیمه شب بود و هوای فاطمیه که دلم دست به سینه پر زنان رفت مدینه که سلامی بدهد عرض ارادت به همان  مادر مظلومه که زخمیست ز کینه، که سرت باد سلامت، تویی اسوه ایثار و شهامت و منم خاک کف پای غلامت  و دلم سخت به دنبال مزارت که نشیند به کنارت و سراپاش نثارت و سر خویش بریزیم غبارت و نبینیم که پرپر  شده گلهای بهارت… پشت دیوار نشستم و از این غصه شکستم به سرم ناله مولا، به دلم نغمه زهرا، که دلم دید دو گلدسته والا و من  غرق تماشا که عجب صحن و سرایی و چه ایوان طلایی و عجب قبله نمایی، چه خوش حال و هوایی، که یکی  گفت: “که این قبه مگر خلد برین است که خاک در آن سرمه جبریل امین است و هر شاه و ملک در حرمش  گوشه نشین است؟” ندا داد منادی: “که این بارگه خسرو دین است و این مرقد مولای زمان است و زمین است،  و این خاک، مطهر ز تن پاک امیر مومنین است”… دلم باز پی نغمه سرایی، و این بار به سر شور و نوایی، که اجابت بشود ذکر و دعایی و شوم کرب و بلایی که  صدا گفت: “که این کشته، همان زاده ی فتاح حنین است، و این شمس چراغ مغربین است و ضیاء مشرقین است  و این جاده که بین الحرمین است، همان منزل عشاق اباالفضل و حسین است” گفتم: چرا نزدی؟...
ما را در سایت گفتم: چرا نزدی؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : byabanyadam6 بازدید : 177 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 6:53

  متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد. گفتم: چرا نزدی؟...
ما را در سایت گفتم: چرا نزدی؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : byabanyadam6 بازدید : 155 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 6:53

گفتم دلم بی‌قرار است و نا آرام!و تو گفتی:«قرار دل #عشاق در بی قراری است.» گفتم این چه سری است که اینچنین سر گشته‌ایم در #برزخ میان عقل و عشق؟ و تو گفتی:«این هر دو #عقل و #عشق را خداوند آفرید تا وجود انسان در حیرت میان عقل و عشق معنا شود.» یادت هست که چگونه مسحور سخنانت گشته بودم و چقدر #دلم می‌خواست که چون تو بگویم و بنویسم و وقتی از تو پرسیدم که آیا فلسفه خوانده ای؟ و تو در جوابم گفتی:«باید پذیرفت که #تظاهر به دانایی هرگز جایگزین دانایی نمی‌شود و حتی از این بالاتر دانایی نیز با تحصیل #فلسفهحاصل نمی‌شود.» یادت هست وقتی در نگاهم #شک را دیدی و من #شرمسار چشمم را فرو بستم! گفتی:«تا شک نباشد کی میتوان به #یقین رسید و تا شب نباشد کی میتوان به حقیقت #نور واصل شد.» گفتمت چرا اینگونه؟ چرا #خون؟ و تو گفتی:«در عالم رازی هست که؛ جز به بهای #خون فاش نمی‌شود.» شهید سید  مرتضی آوینی گفتم: چرا نزدی؟...
ما را در سایت گفتم: چرا نزدی؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : byabanyadam6 بازدید : 156 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 6:53